نریوسنگ از آن رو ایزدی جالب توجه است که میتوان با توجه به خوانشهای متفاوتش در فرهنگها، به ماهیت «من» در آنها پی برد.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (4)
در اساطیر یونانی و رومی شخصیتی وجود دارد که به دلیل نامِ عجیبش شایستهی توجه است. او را در یونانی نارکیسوس (Νάρκισσος) و در متون رومی نارکیس یا نارکیسوس (Narcissus, Narcis) مینامند.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (۳)
نریوسنگ، گذشته از اساطیر ایرانی در روایتهای تمدنهای همسایهی ایران نیز دیده میشود و در این بافتِ معنایی، بیهیچ تردیدی از تمدن ایرانی وامگیری شده است.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (2)
نریوسنگ در اساطیر جدیدتری که در عصر اشکانی و ساسانی پرداخته شد، نقشهایی تازه را بر عهده گرفت و به ویژه در روایتهای مربوط به رخدادهای آخرِ زمان جایگاهی ارجمند یافت.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (1)
نَریـُوسنگ یکی از ایزدانِ به نسبت حاشیهای و فرعیِ کهن ایرانی است که در جهان زرتشتی به عنوان فرشتهای نیرومند، جایی برای خود باز کرد و در اساطیر رنگارنگ و تخیلآمیز مانوی نیز موقعیت مرکزی خویش را حفظ کرد.
ادامه نوشته »اِزنیک: مفهوم آفرینش و قربانی در یک متن جدلی ارمنی
در نوشتار کنونی، بیشتر این متن را به عنوان گفتمانی جدلی تحلیل میکنم. گفتمانی که به تعارضی در بين پیشفرضهای میان مسیحیان، زرتشتیان و پیروان آیین زروان تأکید دارد.
ادامه نوشته »