سگ در تمام جوامع باستانی، ارجمند دانسته میشده است و این نکته که در ایرانزمین جایگاه سگ چنین به دقت تعریف شده باشد، چندان عجیب نیست.
ادامه نوشته »آیین سگ (بخش نخست)
بر اساس متون باقیمانده از جهان باستان، چنین مینماید که فرهنگ ایرانی به خاطر نوع نگاه خاصی که به سگ داشته است در میان سایر تمدنها یگانه و ممتاز باشد.
ادامه نوشته »نیزه پارسی و کمان پارتی؛ بخش سوم و پایانی
دیالکتیکِ نیزه و کمان در تاریخ ایـرانِ پیش از اسلام را میتوان به صورت نوسانی تفسیر کرد که در میان منشهای زرتشتی و منشهای مهـرپرستانه وجود داشته است.
ادامه نوشته »نیزهی پارسـی و کمان پارتی (بخش دوم)
به طور خلاصه، دعوی من در این نوشتار آن است که همزمان با شکلگیریِ تمدن هخامنشی، شکل جدیدی از سوژه نیز ظهور کرد که در شکل سربازی پارسی بازنموده میشد.
ادامه نوشته »نیزهی پارسـی و کمان پارتی (بخش نخست)
نوشتار کنونی، پژوهشی است در رمزشناسیِ «سلاح»، که به دلالتهای معنایی، جایگاه جامعهشناختی و تمایزهای آیینیِ مربوط به دو سلاحِ «نیزه» و «کمان» در ایـرانِ باستان میپردازد.
ادامه نوشته »«سوشیانس» آمد
سوشیانس، نخستین نمونه از داستانهای اسطورهای نوین و در زمرهی ادبیات علمی، تخیلی و اساطیری است که با الهام از تاریخ اسطورهای ایران باستان نوشته شده است.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (پایانی)
نریوسنگ از آن رو ایزدی جالب توجه است که میتوان با توجه به خوانشهای متفاوتش در فرهنگها، به ماهیت «من» در آنها پی برد.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (4)
در اساطیر یونانی و رومی شخصیتی وجود دارد که به دلیل نامِ عجیبش شایستهی توجه است. او را در یونانی نارکیسوس (Νάρκισσος) و در متون رومی نارکیس یا نارکیسوس (Narcissus, Narcis) مینامند.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (۳)
نریوسنگ، گذشته از اساطیر ایرانی در روایتهای تمدنهای همسایهی ایران نیز دیده میشود و در این بافتِ معنایی، بیهیچ تردیدی از تمدن ایرانی وامگیری شده است.
ادامه نوشته »نرگس و نرسه (2)
نریوسنگ در اساطیر جدیدتری که در عصر اشکانی و ساسانی پرداخته شد، نقشهایی تازه را بر عهده گرفت و به ویژه در روایتهای مربوط به رخدادهای آخرِ زمان جایگاهی ارجمند یافت.
ادامه نوشته »